راه روشــــــــــن

راه روشــــــــــن

بصیرت یعنی اینکه بدانیم شمری که سر امام حسین(ع) را برید همان جانباز جنگ صفین بود که تا مرز شهادت پیش رفت.
(حضرت امام خامنـه ای)

مبارز کلیپ

همسنگران
همسنگران

رجانیوز

رجانیوز

یا لثارات

رجانیوز

رجانیوز

بیدارباش
محبوب ترین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عفاف» ثبت شده است

صــرفا جهت یادآوری به ساپورت پوشــان ...!!!!

| چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۵ ب.ظ


صــرفا جهت یادآوری به  ...


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :


در آخرالزمان زنانــی می آیند که پوشیده انــد ولی در عین حال عریــان هستند (!)


دلها را فریــب میدهند و هوسبازاننــــد،سر مانند کوهان شتر قرار می دهند و


اینان داخل بهشت نمی شونــد و بوی بهشت را هم استشمام نمیکننــد !


(لسان العرب ج11 ، ص637)

 دیروز وقتی خاطره‌ای رو درین باره می خوندم از تدبیر ساده اما موثر یک مادر خردمند و مومن غرق شعف شدم که چطور یک تهدید به نام باربی رو برای فرزند خودش تبدیل به یک فرصت کردند.

 
خاطره رو با هم بخونیم:
عروسک باربی رو وقتی کلاس سوم بودم شناختم...
دست و پاش 90درجه کج و راست میشد و انگشتای ظریفی داشت.. 
و این برای من که عاشق چیزهای کوچولو و ظریف (مث خونه کوچیک،ماشین کوچیک) بودم رویا بود...
خونه یکی از دخترهای افه ای فامیل بودیم
که برای آب کردن دل من ، کمد باربی هاشو بهم نشون داد...
 
 باباش وقتی سفرهای دریایی میرفت یکی از اینا رو براش می آورد... عید اون سال مامانم بعد از اصرار فراوان برام یکی از اونا رو با تمام وسایلش خرید.... اون سال من به تکلیف رسیده بودم و باربی من لباس درست و حسابی نداشت....مامانم قاطیِ بازی کردن من میشد و میگفت آخه اینکه اینطوری نمیتونه بره بیرون...
و براش یه شلوار و چادر نماز و یه چادر مشکی دوخت با مقنعه....
فکر میکنید چی شد؟
زانوهای باربی ام شکست....
 
چون با من نماز میخوند و من وقت تشهد برای اینکه روی دو زانو بشینه زانوهاشو تا ته خم میکردم...
 
و طبعا یک باربی آمریکایی عادتی به دو زانو چهار زانو نشستن نداره و اصلا خمی زانوهاش تا این حد طراحی نشده....
 
من بعد از اون 5 -6 تا باربی دیگه خریدم و همشون بعد از دو روز زانو نداشتند...
 
داشتم فک میکردم چقد تحت تاثیر این عروسک بودم؟
مامانم یه کاری کرد که من فک کنم بازیه
ناخناشو با هم کوتاه کردیم چون میرفت مدرسه
 
لاکاشو پاک کردیم...
موهاشو بافتیم
مث خودم چادر سرش کردم
 
و نماز جمعه هم میرفت...
مامانم خیلی ساده نذاشت من مث باربی بشم چون باربی مث من شد...

(وبلاگ سه روش نوشت؛)